یه ترکه میخوره به کوچه ی بن بست میگه هش
از یه ترکه میپرسن از چه جور لبی خوشت میاد؟ میگه: از لب جوب پشت خونمون
ترکه میاد تهران.یه دختر خوشگل میبینه میگه:خانم این دوست دختر که میگن شمایین؟؟
یه روز یه بسیجی میره مغازه عروسک فروشی به فروشنده میگه ببخسید این خواهر قیمتش چنده
یه خروسه با زنش داشتند از جلوی یه مغازه مرغ فروشی رد میشدند خروسه به مرغه می گه:خانوم می خوام تو خونه این طوری برام بگردی
از رشتی یه می پرسن: چند تا بچه داری ؟ میگه: 7تا میپرسن: اسماشون یادت نمی ره ؟ رشتی یه می گه: اسماشون نه ولی بعضی وقتا فامیلشون یادم می ره
!!!میدونینن زنهای رشتی وقتی صبح از خواب بلند می شن کجا می رند؟؟؟؟؟؟؟ خوب می رند خونشون
یک نفر میره خواستگاری.بعد دوستش ازش می پرسه نتیجه چی شد.میگه پنجاه پنجاه.اون و پدر و مادرش موافق نیستن . منو پدر و مادرم موافقیم
!
یه روز رشتیه میره خونه میبینه زنش لخته میگه باز که لباس کار پشیدی
یه زن میره پیش دکتر میگه اقای دکتر من شبها که می خوابم اینقدر سینه ام درد می گیره که دلم میخواد اونو بکنم بندازم جلوی گربه یکدفعه دکتره میگه میومیو
!!
یک رشتی اسم پسرش را رستم میذاره.میترسه صداش کنه
یه انگشتر میره قزوین النگو بر میگرده
از رشتی یه می پرسن توی شهر شما دختر نجیب هم پیدا می شه؟ رشتی یه می گه: پیدا می شه ولی هزار تومن گرونتره
!!!
رشتیه به زنش میگه: خانم جان دوست داشتی مرد بودی؟ زنه میگه: نه، دوست داشتم تومرد بودی
چند تا زن رشتی داشتند با هم صحبت می کردند یکیشون گفت شنیدم توی تهران یه خفاش شب پیدا شده که ترتیب زنها رو میداده اون یکی می گه خدا لعنتشون کنه همه امکانان مال شهرع=های بزرگه
یه شمالی زنش بچه دار نمیشه صاحبخونشو عوض می کنه
از عربه سوال میکنند که چرا وقتی ازشما ِِیه سوالی میکنندمیگوید:(ها) عربه میگوید:(ها
)به رشتی میگن زنت با 5 نفر مرد تو یه پراید بودن
یه روز یه ترکه تو پارک میفته زمین میبینه دارن نگاهش میکنن از خجالتی تا خونه سینه خیز میره
دختر زرنگ+پسر زرنگ=دعوا
یه روز تو قزوین تو صف نونوایی یه نفرو برق میگیره 30 نفر کشته میده
!ترکه می ره قله اورست بهش می گن انگیزه شما از این فتت بین المللی چی بود؟میگه والا انگیزه نداشتم بار خورد رفتیم
.
قزوینیه بچشو میبره مدرسه میگه : این بچه رو تربیتش کنید .... ناظم مدرسه پرسید مگه چکار کرده ؟ .. قزوینیه میگه : روی بخاری عکس باسن کشیده ..هم اونجای منو سوزونده هم دست داییشو هم لب بابابزرگشو
!!قزوینیه به دوستش زنگ میزنه میگه : فردا شب یه سکس پارتی گرفتم توپ ...بخور بخور و بزن بزن ...دوستش میگه دمت گرم ..کیا هستن تالا ؟؟؟ قزوینیه میگه نخواستم زیاد شلوغ بشه فقط خودمو خودت
!!!یه یاکریم با یه مرغ عشق عروسی میکنه بچشون میشه کریم عشقی
...........رشتیه یک پول قلنبه میاد دستش، تصمیم میگیره یک کاسبی اساسی راه بندازه. خلاصه میره سی ملیون تومن شورت زنونه میخره، بار تریلی میکنه میبره تهرون، شروع میکنه فروختن، و بعد یک مدت کارش اساسی میگیره. بعد از دو سه ماه، زنگ میزنه به زنش میگه: خانم جان، پاشو بیا اینجا ببین من با اینهمه شورت چه غوغایی کردم! زنش میگه: هنر کردی! تو پاشو بیا اینجا ببین من اینجا بدون شورت چه غوفایی کردم
!!!
ترکه زنش حامله بوده، نگاه میکنه به شکم زنش، میگه: خانم جان این چیه؟ میگه: بچه ست. میگه: دوستش داری؟ میگه: آره خوب، معلومه. میگه: پس چرا قورتش دادی؟
دو تا ترکه شب سر وسط خوابیدن دعواشون میشه
.یه جانباز 99% ریشاشو کوتاه میکنه شهید میشه
.
یه یارو تو قزوین رئیس بانک بود . یه آگهی داد به این مضمون
:یه روز یه قروینیه می ره نماز جمعه وقتی همه می رن سجده می گه: منو این همه خوشبختی محاله محاله
بسیجیه به دوست دخترش زنگ میزنه بهش میگه باباتو به پیچون بیا باهم بریم نماز جمعه
ترکه سوپر دار میشه پشته مغازش مینویسه : امام با نوشابه ـ بهش میگن این چیه نوشتی میگه از شما که بهتره که نوشتین خدا با ماست
!!!!!!!!!میگن قزوینیا همشون خوش شانسن. آخه شانس جرات نمی‌کنه بهشون پشت کنه
یه شب، تلویزیون فیلم سینمایی خانه ی کوچک رو گذاشته بوده. تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخبر لورا. یهویی قوچعلی و همه هم ولایتی هاش، تلویزیونارو خاموش می کنن و می رن می خوابن
رشتیه داشته زنش رو به زور میکرده تو یخچال، ازش میپرسن داری چی کار میکنی؟ میگه: میخوام فاسد نشه
به یه قزوینی می گن یه خاطره خوب وبد تعریف کن میگه کوچه بن بست یه بچه وخاطره بد اینکه همین کوچه و بچگیه من
یه قزوینی زن میگیره با برادر زنش میره ماه عسل
ترکه با زنش دعواش شده بوده و با هم حرف نمی‌زدن. شب که میاد بخوابه میبینه زنش یه یادداشت گذاشته نوشته من رو ساعت شیش بیدار کن. فرداش زنه ساعت ده از خواب پا میشه میبینه ترکه یه یادداشت گذاشته نوشته پاشو ساعت شیشه
به رشتیه میگن اگه گفتی زن رشتی نجیب چه زنیه؟ یارو میگه زنی که صبح که از خواب پا میشه یه راست بیاد خونه! ازش میپرسن خوب حالا زن کدبانوی رشتی چه زنیه؟ میگه اونیکه صبح که داره میاد خونش، سر راه دو تا نون هم بگیره
روز قیامت شده بوده و ترکه و اصفهونیه و رشتیه حاضر شده بودن. خدا میگه هرکی دروغ بگه منفجر میشه! اصفهونیه میگه من آدم لارجی ... . منفجر میشه! رشتیه میگه من آدم باغیرتی ... . منفجر میشه! ترکه همین که می‌خواسته بگه من آدم ... . منفجر میشه
شب چهارشنبه سوری می‌بینن ترکا بیشترین آسیب رو داشتن. یه آمار می‌گیرن می‌فهمن که اونا آتیش رو بغل دیوار درست می‌کردن بعد از روش می‌پریدن
اصفهانی رو میخوان زجر بدند، میبندنش به تیر برق و بهش میگین: کوچه اونطرفی شام میدند
.ترکه 19 تا بچه داشته . بهش می گن : خب 20 تا بچه درست می کردی که رند بشه .ترکه می گه : هه ...فرزند کمتر زندگی بهتر
!!!یه روز ترکی بچه اش بعد از عید فطر به دنیا می اد اسمش رو می زاره پس فطرت
شش ماه بد از محرم مردم میبینند تو یه کوچه بنبست صدا میاد میرن میبینند دسته عذاداری ترکها تو کوچه گیر کرده
***_
رشتیه دو تا زن می گیره می کن چرا 2تا؟ می گه: یه وقت مهمون می یادامام جمعه رشت خطاب به مردم می گه: ای مردم انرزی هسته ای مثل ناموس نیست که اینقدر راحت ازش می گذرید
به ترکه می گن اخرین باری که بهت گفتن اقا کی بوده؟ می گه همین امروز صبح توالت بودم یکی پشت در هی می گفت ان اقا بیا بیرون
بچه رشتیه به باباش می گه بابایی چرا عکس لخت مامان و گذاشتی رو صفحه کامپیوتر . باباهه می گه صداشو در نیار تازه از اینترنت دانلودش کردم
به قزوینیه می گن ارزوت چیه؟ می گه: برگرد بهت می گم
